☁️🧸A Rainy day

بوی نم باران خورده کتاب ها...

☁️🧸A Rainy day

بوی نم باران خورده کتاب ها...

شاید بالاخره در یک روز بارانی چترم راه رها کردم و ژرفای وجودم را آغشته به باران کردم...
شاید...

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۷ بهمن ۰۰، ۰۱:۰۷ - Im!
    🙂💜

اشک💧

جمعه, ۱۷ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۵۹ ب.ظ

_ استین لباسم خیسه...:)

+ باز دستت عرق کرد؟

_ اره عرقای صورتمو با استینم خشک کردم، چون دستمال پیدا نکردم 💧

 

 

ازجمله خاطرات دختری که دیگر نیست

کپی ممنوع🙂 همه این متنارو خودم مینویسم چیزخاصی نیستن ولی لطفا کپی نکنید بوس به کله هاتون😘
____________________________________________________

 

حقیقتا دیشب خیلی گریه کردم. اصلا اهل گریه و چسناله نیستم ولی دیشب سخت گذشت. چقدر خوبه که نگران این نیستم که کی اینارو میخونه. داشتن یه وب شخصی با دنبال کننده های کم حس خوبیه. چقدر کنار غریبه ها احساس راحتی بیشتری دارم تا اونایی که میشناسمشون...

تازه دیشب ی متن طولانی هم نوشتم. ویرایشش که کردم میزارمش تو وب. وقتی حالم بده فقط نوشتن حالمو خوب میکنه.

خیلی حرف دارم بزنم ولی این شدت زیاد بودنشون باعث میشه نتونم حرفامو بزنم. شایدم نمیدونم چه جوری باید بیانشون کنم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۱۷
لپ های کوچولوی جونگهو:)

نظرات  (۱)

حرف دل:) 🖤🤍

پاسخ:
🙂

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">